حامی محیط زیست افغانستان

حامی محیط زیست افغانستان

حمایت از محیط زیست، حمایت از زندگی است. پس با آلوده نکردن آب، خاک، هوا، مراتع و...، علاوه بر احترام گذاشتن به محیط زیست، سلامتی خود و نسل های آینده خود را تضمین کنیم.
حامی محیط زیست افغانستان

حامی محیط زیست افغانستان

حمایت از محیط زیست، حمایت از زندگی است. پس با آلوده نکردن آب، خاک، هوا، مراتع و...، علاوه بر احترام گذاشتن به محیط زیست، سلامتی خود و نسل های آینده خود را تضمین کنیم.

چرا حفاظت از محیط زیست یک اصل جهانی شد؟

امروزه مسایل مربوط به محیط‌زیست به دلیل اهمیت بالایی که دارند، ابعادی گسترده و فراملیتی پیدا کرده‌اند و این واقعیت که بروز هر گونه مشکل و معضل در هر نقطه از این کره خاکی می‌تواند پیامدهای مختلفی در دیگر نقاط در پی داشته باشد، عامل همفکری و همکاری جهانیان در امر محیط‌زیست و حفاظت از آن شده است.
نگاهی گذرا به وضعیت کنونی محیط‌زیست گویای این واقعیت است که از ابتدای آشنایی انسان با کشاورزی، ایجاد انقلاب صنعتی و به دنبال آن اکتشافات جدید علمی در زمینه‌های طبی و رشد سریع جمعیت جهان باعث استفاده‌های نادرست از منابع طبیعی شده است و روزبه‌روز بر معضلات و مشکلات و تخریب محیط‌زیست افزوده شده است تا جایی که امروزه زنگ خطر تخریب و نابودی محیط‌زیست به صدا درآمده و تمامی افراد را به این فکر وا داشته است که بایستی کاری کرد و این روند تخریب را کاهش داد.‌
اما با توجه به شعار حامیان محیط زیست که «تنها یک زمین داریم» به این نتیجه می‌توان رسید که یک کره قابل زیستن در اختیار تمام جامعه بشری قرار دارد و هر گونه رفتار در آن بازتاب عمومی خواهد داشت و لذا حل مشکلات محیط زیستی احتیاج به همکاری عمومی دارد. در حال حاضر شواهد دردناک و نگران‌کننده‌ای از تخریب محیط‌زیست از قبیل: نابودی جنگل‌ها، آلودگی آب، هوا، خاک و مواد غذایی، گرم‌شدن هوای کره زمین و ده‌ها معضل دیگر در مقابل دیدگان‌مان قرار دارد. افزایش سریع جمعیت کره زمین نیز به دلیل بهره‌گیری از حداکثر امکانات و مصرف بیش از حد انرژی خود اصلی‌ترین عامل تخریب محیط‌زیست می‌باشد. وجود این نگرانی‌ها در مورد مسایل محیطی، منجر به برگزاری نخستین اجلاس جهانی محیط زیست در استکهلم سویدن (1972) گردید. این کنفرانس توسط سازمان ملل متحد با عنوان انسان و محیط زیست، و به منظور رسیدگی به مسایل محیط زیست و آگاه‌کردن جهانیان از آثار زیانبار برخی فعالیت‌های بشر در محیط طبیعی، برگزار گردید. به دنبال این کنفرانس ارگانی به اسم UNEP در سازمان ملل به منظور تنظیم و هماهنگی تلاش‌های سازمان ملل در مورد حفظ محیط زیست شکل گرفت که هر ساله با انتخاب یک شعار و محور اساسی، توجه و حساسیت جهانیان و ملل آگاه را به مسایل و مشکلات موجود معطوف می‌کند. نمونه‌ای از شعارهای سازمان ملل در سال‌های قبل عبارتند از: فقط یک زمین؛ اسکان بشر، آب؛ جان‌مایه حیات، توسعه بدون تخریب، آب‌های زیرزمینی و ...
اما واقعیت این است که بهبود کیفیت زندگی بشر-که در گرو حفاظت واستفاده منطقی از منابع موجود و نیز پیشگیری و یا کاهش انواع آلودگی‌هاست - امری کشوری، منطقه‌ای و یا حتا قاره‌ای نیست بلکه پدیده‌ای فراگیر است که نگرانی جامعه جهانی را برانگیخته است. بهبود وضعیت موجود نیازمند یک خواست و اراده جهانی است که سبب دگرگون‌ شدن بنیادهای فکری سودجویانه فعلی و تبدیل آن به تفکر مبتنی بر توسعه پایدار گردد.
در این ارتباط غلام حسین پویا، استاد دیپارتمنت دانشکده زراعت دانشگاه کابل می‌گوید: «امروزه دنیا عملا با مشکلات محیط زیستی روبه‌رو شده است. این معضلات باعث شده است که جهان برای ایجاد یک محیط زیست سالم تلاش بکند و موضوع محیط زیست به عنوان مساله‌ای که تمام کشورها با آن درگیر است، مطرح شود.» وقتی انسان‌ها با مشکلاتی در محیط زندگی‌شان روبه‌رو شدند، دریافتند که این مشکلات منحصر به یک ساحه خاص نیست و به این نتیجه رسبدند که برای از بین بردن مشکلات محیط زیستی اقداماتی را انجام دهند که بنیادی باشد.
قرن بیستم و خصوصا نیمه دوم آن، قرنی سرشار از تحولات سریع و بی‌سابقه در محیط زیست جهان بود. چرا که اثرگذاری انسان بر طبیعت افزایش یافت و با سرعت بالا و تاثیرات جهانی همراه بوده است. 
استاد پویا می‌افزاید: «کشورهای صنعتی دنیا، منظور کشورهای گروه هشت است که بالاترین مواد خام را مصرف می‌کنند، تعدادی از این کشورها با این که متوجه موضوع شدند که استفاده از سوخت‌های فسیلی و نفتی تهدیدی برای محیط زیست است اما از طرفی دیگر نمی‌خواستند که از پیشرفت و تکنولوژی عقب بمانند. از این‌رو عده‌ای از این کشورها حاضر شدند که عواملی که بیشترین آسیب را به محیط زیست می‌زند را کاهش دهند. مانند کم ساختن سوخت‌های فسیلی و سوخت‌های نفتی. حتا اقداماتی را نیز انجام دادند مانند ایجاد سرسبزی و جنگل‌کاری، که امروزه بحث زیادی در این‌باره صورت می‌گیرد و بسیار مطرح است که ساحات سبز افزایش داده شود. زیرا آلودگی‌های هوا از طریق درختان جذب می‌شود و این‌گونه تعادلی بین تولید اکسیژن و جذب کاربن دای اکساید از این طریق می‌گردد. زیرا کاربن دای اکساید بالاترین نقش در آلوده کردن هوا را دارد.»
اما امروزه دیگر هیچ زیستگاهی با اکوسیستم طبیعی وجود ندارد که لااقل دستخوش تغییرات نشده باشد. با توجه به قدرت تفکر و تعقل انسان چنین انتظار می‌رفت که انسان هر روز بیش از گذشته به قدرتی تبدیل شود که بتواند معیارهای ارزشمند محیط زیست را حفاظت و یا بهبود بخشد. اما حالا برعکس به نظر می‌رسد که انسان به طور روزافزون به نیرویی مقتدر تبدیل می‌شود که مایه ایجاد آشفتگی در بستر حیات خود و قطع ریشه‌های هستی‌اش می‌گردد. به هر حال امروزه، اغلب مسایل و مشکلات به عنوان یک موضوع محلی و یا حتا ملی به شمار نمی‌آید. با توجه به وابستگی متقابل و غیرقابل تفکیک با مباحث بزرگ انسانی از جمله اقتصاد و فرهنگ، توسعه و سیاست و بسیاری دیگر از جنبه‌های مادی و معنوی انسان‌ها و در واقع مشکلات زیست‌محیطی در هر اندازه و حتا محدود در داخل مرزهای قراردادی یک کشور، مشکلی برای کل جهان و نوع بشر به شمار می‌آید.
او می‌گوید: «موضوع آلودگی منحصر به یک ساحه خاص جغرافیایی نمی‌تواند باشد، خود آلودگی‌ها می‌توانند که ده‌ها کیلومتر ساحات دیگر را متضرر کنند. به طور مثال اگر در نقطه‌ای آب آلوده شود، به طور طبیعی این آب جریان دارد و آلودگی را انتقال می‌دهد و ساحه عظیمی را آلوده می‌سازد. لذا کشورهایی که مستقیما در آلودگی سهمی ندارند اما به اندازه زیادی از آلودگی‌های کشورهای صنعتی که در محیط زیست ایجاد شده است، متضرر می‌گردند.» او در ادامه می‌افزاید: «اگر بخواهیم مشکلات محیط زیستی افغانستان را بررسی کنیم آن را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
1- وضعیت خراب محیط زیست در شهرهای افغانستان
2- مشکلات و معضلات محیطی در ساحات برون‌شهری 
مشکلات محیط زیستی که در شهر‌ها وجود دارد با روستا‌ها  کاملا متفاوت است. در اکثر شهرها، به طور مثال در کابل، تراکم نفوس، استفاده زیاد از موتر‌ها، عدم وجود یک شهر منظم، عدم دسترسی به آب آشامیدنی صحی، تشناب‌های سر باز، نبود پوشش سبز، که در شهرها یک مشکل عمده تلقی می‌شود. در ساحات غیرشهری افغانستان، مشکلات عمده محیط زیستی عبارتند از: از بین رفتن پوشش‌های گیاهی که ریزش باران‌ها باعث پیدایش سیلاب‌ها می‌گردد. این سیلاب‌ها تخریبات خاک را به وجود می‌آورد که خود مشکلات کلی را برای محیط زیست افغانستان ایجاد می‌کند.
مساله دیگر این است که یک قسمت وسیع از ساحات طبیعی غیرقانونی استفاده می‌شود و تبدیل به شهر می‌گردد واین یک تهدید جدی برای محیط زیست کشور ما است.» با توجه به صحبت‌های استاد پویا می‌توان گفت که کشور ما با آن که در تولید گازهای گلخانه‌ای نقشی ندارد اما از راه‌های دیگر از آلودگی محیط زیست آسیب می‌بیند. هرچند که آلودگی‌های محیطی در داخل شهرهای افغانستان  به خصوص در کابل بیداد می‌کند، با این حال جدا از مشکلات درون‌شهری و برون‌شهری، مشکل کلی این است که در افغانستان منابع کنترول وجود ندارد. به طور مثال نبود کنترول بر واردات و دیگر مسایل.
افغانستان بازار بازی برای ورادات کالاها چه الکترونیکی، نفتی و غیره می‌باشد که بیشترین آن‌ها غیرقابل استفاده می‌باشند و مستقیما زیان خود را به محیط زیست می‌رسانند.
از آن‌رو کشور ما با مشکلات بی‌شماری در این ارتباط روبه‌رو است که پرداختن به هر کدام از آن‌ها در یک صفحه نمی‌گنجد.
در آخر می‌توان این گونه به نتیجه رسید که: «تحولات زیست محیطی به خودی خود نه زیان‌بارند و نه خوب؛ در واقع این جامعه در حال تعامل با پدیده‌های زیست محیطی و عوامل طبیعی است که از این پدیده‌ها یا فرصت می‌سازد یا تهدید.» 
این انسان‌ها هستند که از محیط زیست‌شان حفاظت می‌کنند و یا به آن بی‌توجهی نشان می‌دهند. به هر حال هر عملی، عکس‌العملی در پی خواهد داشت.

مهاجرت به استرلیا

دوبیتی هزارگی اندر وضع مهاجرت به استرلیا