حامی محیط زیست افغانستان

حامی محیط زیست افغانستان

حمایت از محیط زیست، حمایت از زندگی است. پس با آلوده نکردن آب، خاک، هوا، مراتع و...، علاوه بر احترام گذاشتن به محیط زیست، سلامتی خود و نسل های آینده خود را تضمین کنیم.
حامی محیط زیست افغانستان

حامی محیط زیست افغانستان

حمایت از محیط زیست، حمایت از زندگی است. پس با آلوده نکردن آب، خاک، هوا، مراتع و...، علاوه بر احترام گذاشتن به محیط زیست، سلامتی خود و نسل های آینده خود را تضمین کنیم.

چرا حفاظت از محیط زیست یک اصل جهانی شد؟

امروزه مسایل مربوط به محیط‌زیست به دلیل اهمیت بالایی که دارند، ابعادی گسترده و فراملیتی پیدا کرده‌اند و این واقعیت که بروز هر گونه مشکل و معضل در هر نقطه از این کره خاکی می‌تواند پیامدهای مختلفی در دیگر نقاط در پی داشته باشد، عامل همفکری و همکاری جهانیان در امر محیط‌زیست و حفاظت از آن شده است.
نگاهی گذرا به وضعیت کنونی محیط‌زیست گویای این واقعیت است که از ابتدای آشنایی انسان با کشاورزی، ایجاد انقلاب صنعتی و به دنبال آن اکتشافات جدید علمی در زمینه‌های طبی و رشد سریع جمعیت جهان باعث استفاده‌های نادرست از منابع طبیعی شده است و روزبه‌روز بر معضلات و مشکلات و تخریب محیط‌زیست افزوده شده است تا جایی که امروزه زنگ خطر تخریب و نابودی محیط‌زیست به صدا درآمده و تمامی افراد را به این فکر وا داشته است که بایستی کاری کرد و این روند تخریب را کاهش داد.‌
اما با توجه به شعار حامیان محیط زیست که «تنها یک زمین داریم» به این نتیجه می‌توان رسید که یک کره قابل زیستن در اختیار تمام جامعه بشری قرار دارد و هر گونه رفتار در آن بازتاب عمومی خواهد داشت و لذا حل مشکلات محیط زیستی احتیاج به همکاری عمومی دارد. در حال حاضر شواهد دردناک و نگران‌کننده‌ای از تخریب محیط‌زیست از قبیل: نابودی جنگل‌ها، آلودگی آب، هوا، خاک و مواد غذایی، گرم‌شدن هوای کره زمین و ده‌ها معضل دیگر در مقابل دیدگان‌مان قرار دارد. افزایش سریع جمعیت کره زمین نیز به دلیل بهره‌گیری از حداکثر امکانات و مصرف بیش از حد انرژی خود اصلی‌ترین عامل تخریب محیط‌زیست می‌باشد. وجود این نگرانی‌ها در مورد مسایل محیطی، منجر به برگزاری نخستین اجلاس جهانی محیط زیست در استکهلم سویدن (1972) گردید. این کنفرانس توسط سازمان ملل متحد با عنوان انسان و محیط زیست، و به منظور رسیدگی به مسایل محیط زیست و آگاه‌کردن جهانیان از آثار زیانبار برخی فعالیت‌های بشر در محیط طبیعی، برگزار گردید. به دنبال این کنفرانس ارگانی به اسم UNEP در سازمان ملل به منظور تنظیم و هماهنگی تلاش‌های سازمان ملل در مورد حفظ محیط زیست شکل گرفت که هر ساله با انتخاب یک شعار و محور اساسی، توجه و حساسیت جهانیان و ملل آگاه را به مسایل و مشکلات موجود معطوف می‌کند. نمونه‌ای از شعارهای سازمان ملل در سال‌های قبل عبارتند از: فقط یک زمین؛ اسکان بشر، آب؛ جان‌مایه حیات، توسعه بدون تخریب، آب‌های زیرزمینی و ...
اما واقعیت این است که بهبود کیفیت زندگی بشر-که در گرو حفاظت واستفاده منطقی از منابع موجود و نیز پیشگیری و یا کاهش انواع آلودگی‌هاست - امری کشوری، منطقه‌ای و یا حتا قاره‌ای نیست بلکه پدیده‌ای فراگیر است که نگرانی جامعه جهانی را برانگیخته است. بهبود وضعیت موجود نیازمند یک خواست و اراده جهانی است که سبب دگرگون‌ شدن بنیادهای فکری سودجویانه فعلی و تبدیل آن به تفکر مبتنی بر توسعه پایدار گردد.
در این ارتباط غلام حسین پویا، استاد دیپارتمنت دانشکده زراعت دانشگاه کابل می‌گوید: «امروزه دنیا عملا با مشکلات محیط زیستی روبه‌رو شده است. این معضلات باعث شده است که جهان برای ایجاد یک محیط زیست سالم تلاش بکند و موضوع محیط زیست به عنوان مساله‌ای که تمام کشورها با آن درگیر است، مطرح شود.» وقتی انسان‌ها با مشکلاتی در محیط زندگی‌شان روبه‌رو شدند، دریافتند که این مشکلات منحصر به یک ساحه خاص نیست و به این نتیجه رسبدند که برای از بین بردن مشکلات محیط زیستی اقداماتی را انجام دهند که بنیادی باشد.
قرن بیستم و خصوصا نیمه دوم آن، قرنی سرشار از تحولات سریع و بی‌سابقه در محیط زیست جهان بود. چرا که اثرگذاری انسان بر طبیعت افزایش یافت و با سرعت بالا و تاثیرات جهانی همراه بوده است. 
استاد پویا می‌افزاید: «کشورهای صنعتی دنیا، منظور کشورهای گروه هشت است که بالاترین مواد خام را مصرف می‌کنند، تعدادی از این کشورها با این که متوجه موضوع شدند که استفاده از سوخت‌های فسیلی و نفتی تهدیدی برای محیط زیست است اما از طرفی دیگر نمی‌خواستند که از پیشرفت و تکنولوژی عقب بمانند. از این‌رو عده‌ای از این کشورها حاضر شدند که عواملی که بیشترین آسیب را به محیط زیست می‌زند را کاهش دهند. مانند کم ساختن سوخت‌های فسیلی و سوخت‌های نفتی. حتا اقداماتی را نیز انجام دادند مانند ایجاد سرسبزی و جنگل‌کاری، که امروزه بحث زیادی در این‌باره صورت می‌گیرد و بسیار مطرح است که ساحات سبز افزایش داده شود. زیرا آلودگی‌های هوا از طریق درختان جذب می‌شود و این‌گونه تعادلی بین تولید اکسیژن و جذب کاربن دای اکساید از این طریق می‌گردد. زیرا کاربن دای اکساید بالاترین نقش در آلوده کردن هوا را دارد.»
اما امروزه دیگر هیچ زیستگاهی با اکوسیستم طبیعی وجود ندارد که لااقل دستخوش تغییرات نشده باشد. با توجه به قدرت تفکر و تعقل انسان چنین انتظار می‌رفت که انسان هر روز بیش از گذشته به قدرتی تبدیل شود که بتواند معیارهای ارزشمند محیط زیست را حفاظت و یا بهبود بخشد. اما حالا برعکس به نظر می‌رسد که انسان به طور روزافزون به نیرویی مقتدر تبدیل می‌شود که مایه ایجاد آشفتگی در بستر حیات خود و قطع ریشه‌های هستی‌اش می‌گردد. به هر حال امروزه، اغلب مسایل و مشکلات به عنوان یک موضوع محلی و یا حتا ملی به شمار نمی‌آید. با توجه به وابستگی متقابل و غیرقابل تفکیک با مباحث بزرگ انسانی از جمله اقتصاد و فرهنگ، توسعه و سیاست و بسیاری دیگر از جنبه‌های مادی و معنوی انسان‌ها و در واقع مشکلات زیست‌محیطی در هر اندازه و حتا محدود در داخل مرزهای قراردادی یک کشور، مشکلی برای کل جهان و نوع بشر به شمار می‌آید.
او می‌گوید: «موضوع آلودگی منحصر به یک ساحه خاص جغرافیایی نمی‌تواند باشد، خود آلودگی‌ها می‌توانند که ده‌ها کیلومتر ساحات دیگر را متضرر کنند. به طور مثال اگر در نقطه‌ای آب آلوده شود، به طور طبیعی این آب جریان دارد و آلودگی را انتقال می‌دهد و ساحه عظیمی را آلوده می‌سازد. لذا کشورهایی که مستقیما در آلودگی سهمی ندارند اما به اندازه زیادی از آلودگی‌های کشورهای صنعتی که در محیط زیست ایجاد شده است، متضرر می‌گردند.» او در ادامه می‌افزاید: «اگر بخواهیم مشکلات محیط زیستی افغانستان را بررسی کنیم آن را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
1- وضعیت خراب محیط زیست در شهرهای افغانستان
2- مشکلات و معضلات محیطی در ساحات برون‌شهری 
مشکلات محیط زیستی که در شهر‌ها وجود دارد با روستا‌ها  کاملا متفاوت است. در اکثر شهرها، به طور مثال در کابل، تراکم نفوس، استفاده زیاد از موتر‌ها، عدم وجود یک شهر منظم، عدم دسترسی به آب آشامیدنی صحی، تشناب‌های سر باز، نبود پوشش سبز، که در شهرها یک مشکل عمده تلقی می‌شود. در ساحات غیرشهری افغانستان، مشکلات عمده محیط زیستی عبارتند از: از بین رفتن پوشش‌های گیاهی که ریزش باران‌ها باعث پیدایش سیلاب‌ها می‌گردد. این سیلاب‌ها تخریبات خاک را به وجود می‌آورد که خود مشکلات کلی را برای محیط زیست افغانستان ایجاد می‌کند.
مساله دیگر این است که یک قسمت وسیع از ساحات طبیعی غیرقانونی استفاده می‌شود و تبدیل به شهر می‌گردد واین یک تهدید جدی برای محیط زیست کشور ما است.» با توجه به صحبت‌های استاد پویا می‌توان گفت که کشور ما با آن که در تولید گازهای گلخانه‌ای نقشی ندارد اما از راه‌های دیگر از آلودگی محیط زیست آسیب می‌بیند. هرچند که آلودگی‌های محیطی در داخل شهرهای افغانستان  به خصوص در کابل بیداد می‌کند، با این حال جدا از مشکلات درون‌شهری و برون‌شهری، مشکل کلی این است که در افغانستان منابع کنترول وجود ندارد. به طور مثال نبود کنترول بر واردات و دیگر مسایل.
افغانستان بازار بازی برای ورادات کالاها چه الکترونیکی، نفتی و غیره می‌باشد که بیشترین آن‌ها غیرقابل استفاده می‌باشند و مستقیما زیان خود را به محیط زیست می‌رسانند.
از آن‌رو کشور ما با مشکلات بی‌شماری در این ارتباط روبه‌رو است که پرداختن به هر کدام از آن‌ها در یک صفحه نمی‌گنجد.
در آخر می‌توان این گونه به نتیجه رسید که: «تحولات زیست محیطی به خودی خود نه زیان‌بارند و نه خوب؛ در واقع این جامعه در حال تعامل با پدیده‌های زیست محیطی و عوامل طبیعی است که از این پدیده‌ها یا فرصت می‌سازد یا تهدید.» 
این انسان‌ها هستند که از محیط زیست‌شان حفاظت می‌کنند و یا به آن بی‌توجهی نشان می‌دهند. به هر حال هر عملی، عکس‌العملی در پی خواهد داشت.

عرب‌های شکارچی در افغانستان

عرب‌های شکارچی در افغانستان


 

شکار پرنده‌های وحشی در افغانستان توسط عرب‌ها به برنامه سفر شیخ علی میلیاردر معروف عرب و رییس شبکه الجزیره به دعوت اسماعیل‌خان یا هم خود دولت، خلاصه نمی‌شود. عرب‌ها از سال‌های خیلی قبل در افغانستان برنامه شکار داشته‌اند. پس از پیروزی مجاهدین در سال ۱۳۷۱ پای عرب‌ها که تا آن‌زمان در چارچوب کمک به مجاهدین و حضور در جهاد افغانستان رفت‌وآمد داشتند، بیشتر از پیش باز شد.



سیستم حکومت‌های محلی بین سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ و به‌دنبال آن حکومت شش‌ساله طالبان در افغانستان، برای عرب‌ها زمینه حضور بیشتری را مهیا ساخت، عرب‌ها هم به‌دلیل نفوذشان بر مجاهدین و حمایت از آن‌ها و بعد از آن حمایت از طالبان و هم به‌دلیل استفاده از محیط جغرافیایی افغانستان در گوشه و کنار کشور اطراق داشتند. دشت‌های غرب کشور در سال‌های ۷۳ تا ۸۰ کاملا در حوزه نفوذ عرب‌ها قرار داشت. نگارنده باری سفری داشت در سال ۱۳۷۷ به ولایت نیمروز و این سفر از طریق دشت مارگوی هلمند صورت گرفت.

در میان این دشت لم یزرع خیمه‌های عرب‌ها به‌صورت گسترده وجود داشت و موترهای مسافرتی حق نداشتند خیلی به این خیمه ها نزدیک شوند. این عرب‌ها در میان این دشت‌ها خود نگهبان داشتند. فعالیت‌های‌شان مستقل بود و فقط با سران طالبان رابطه داشتند. تنها اسامه بن‌لادن عرب حاضر در افغانستان نبود که تعدادی از شیوخ امارت‌نشین‌های خلیج فارس نیز گاهگداری به افغانستان می‌آمدند. در کنار این‌که بخشی از عرب‌ها برای جنگ در افغانستان حضور داشتند، بخشی دیگر آنان صرفا محیط‌زیست افغانستان، تنوع حیات وحش و پرندگان کشور را دوست داشتند و این مساله آنان را به‌سوی افغانستان می‌کشاند.

عرب‌ها به پرندگان وحشی افغانستان علاقه فراوانی دارند. بازها، عقاب‌ها و پرنده‌های شکاری افغانستان بیشترین علاقه‌مند را در میان عرب‌ها دارد و به همین دلیل در طول سالیان دراز بخشی از پرنده‌های شکاری در افغانستان شکار شده و برای عرب‌ها فرستاده شده‌اند. مصطفی ظاهر، رییس اداره حفظ محیط‌زیست افغانستان، چند سال قبل در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که او یکبار یک هواپیمای مملو از پرنده‌های شکاری افغانستان را قبل از این‌که از میدان هوایی کابل پرواز کند ضبط کرده است. پس از سقوط طالبان و حضور جامعه جهانی در افغانستان حضور عرب‌ها برای شکار در افغانستان کاهش یافت ولی فعالیت شکارچیان افغان برای فرستادن نسل پرنده‌های شکارچی به عرب‌ها هم‌چنین ادامه داشته است. اما گاهگداری تعدادی از عرب‌های پولدار در قالب دعوت‌هایی که از سوی فرماندهان محلی در گوشه و کنار کشور صورت گرفته به افغانستان آمده و به شکار پرداخته‌اند.

یکی از مسوولان بلندپایه دولتی در هرات با حفظ نامش به نگارنده گفت: عرب‌های پولدار بخش‌های افغانستان را به‌طور نا‌مکتوب میان خود تقسیم کرده‌اند. شیخ‌هایی که به شمال کشور برای شکار می‌روند به غرب کشور حق سفر و شکار ندارند یا شیخ‌هایی که به جنوب می‌روند به شمال رفته نمی‌توانند. گفته می‌شود شیخ‌نشین‌های دوبی، قطر و دیگر مناطق خلیج فارس با متنفذین محلی در گوشه و کنار کشور روابط نزدیک دارند. محمداسماعیل، وزیر پیشین انرژی و آب و معاون اول عبدالرب رسول سیاف نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری نیز روابط بسیار نزدیکی با امرای قطر داشته و در بیشترین موارد از سوی آن‌ها به قطر دعوت شده است. این‌بار اول نیست که شیخ‌نشین‌های قطر برای شکار به غرب کشور می‌آیند.

براساس شواهد، پیش از این نیز به دعوت اسماعیل‌خان چند تن از این شیخ‌ها به هرات آمده و در خانه اسماعیل‌خان اطراق کرده بودند. گفته می‌شود آنان با خود بازهای شکاری خود را نیز آورده و در دشت‌های اطراف هرات به شکار پرداختند. عرب‌ها به دو نوع پرنده در غرب کشور به نام‌های میش مرغ و سیاه سینه علاقه فراوانی دارند و به همین خاطر غرب کشور را به‌دنبال آنان جستجو می‌کنند. این دو نوع مرغ به‌دلیل شکار بی‌رویه توسط خود افغان‌ها نیز در حال انقراض‌اند و دشت‌های غرب کشور که در گذشته شاهد گروه‌های هزارتایی این پرنده‌ها بوده‌اند، حالا خالی از این نوع پرنده شده‌اند.

سیاست انفعالی دولت افغانستان در قبال سران پرقدرت عربی، آنان را بی‌پرواتر برای شکار در افغانستان ترغیب می‌کند. سفر شیخ علی میلیاردر عرب و رییس شبکه عربی الجزیره به غرب کشور شاید به دعوت اسماعیل‌خان و بدون هماهنگی با وزارت خارجه کشور صورت گرفته باشد ولی سران حکومتی در افغانستان هرگز این جرات را به خرج ندادند تا نسبت به این سفر واکنش درست نشان دهند و حتا مسوولان اداره حفظ محیط‌زیست نیز با اعلام این مساله که هیچ‌گونه شواهدی مبنی بر شکار پرندگان توسط کاروان مجهز شیخ علی در غرب کشور وجود ندارد تلاش کردند تا از حساسیت موضوع بکاهند. به این ترتیب شیخ‌های عرب هم‌چنین بر حضور خود در افغانستان و شکار پرندگان در حال انقراض در این کشور ادامه خواهند داد و دولت نیز مانند کبک با فرو کردن سر خود در برف همه چیز را نادیده خواهد گرفت.

شیوخ عرب حامی یا نابودگر محیط زیست افغانستان

شیوخ عرب حامی یا نابودگر محیط زیست افغانستان/شکار پرندگان کم‌یاب فراه در قالب یک موسسه قطری!

شفقنا افغانستان-شکار حیوانات و پرندگان کم یاب در کشور یکی از چالش‌های اساسی محیط زیستی در کشور محسوب می‌شود. هر چند بر اساس فرمان ریاست‌جمهوری در زمان حامد کرزی، شکار این نوع حیوانات و پرندگان ممنوع اعلام شد؛ اما همچنان شکار غیر قانونی پرندگان و حیوانات کم‌یاب در بخش‌های زیادی از کشور ادامه دارد.

بر اساس آمارهای اداره محیط زیست کشور، در حال حاضر نزدیک به ۵۰۰ نوع پرنده و حیوان مختلف کم‌یاب در کشور وجود دارد. گفته می‌شود؛ نسل ۱۵۰ نوع آن به گونه‌ی جدی در حال انقراض است که به هیچ عنوان نباید شکار شوند.

هرچند شکارچیان داخلی همواره از سوی اداره محیط زیست کشور، از شکار غیر قانونی پرندگان و حیوانات کم‌یاب منع شده است؛ ولی در ۳ سال اخیر شماری از شهروندان کشورهای عربی، به خصوص قطر در قسمت شکار این پرندگان و حیوانات کم‌یاب نقش پر رنگی داشته‌اند و سر و صداهای زیادی را در حوزه‌ی غرب افغانستان بلند کرده‌اند.

بارها گزارشاتی نشر شده که این شیوخ عربی که عمدتا از کشورهای قطر و امارات متحده عربی‌اند در هماهنگی با محمد اسماعیل خان و عبدالرب رسول سیاف، از فرماندهان پیشین جهادی به افغانستان آمده و به شکار غیر قانونی پرندگان و سایر حیوانات کم‌یاب در کشور پرداخته‌اند.

شهروندان قطری از چند سال به این‌سو در ولایت فراه فعالیت می‌کنند و به تازگی جواز فعالیت موسسه‌ی زیر نام “الغرافه” را در این ولایت دریافت کرده است. این موسسه با امضای یک تفاهم‌نامه با اداره محیط زیست در قسمت احیای مجدد پرندگان و حیوانات کم‌یاب و جلوگیری از انقراض این پرندگان و حیوانات فعالیت می‌کند.

به گفته‌ی سرپرست ریاست محیط زیست فراه در حال حاضر یک هزار و دو صد پرنده نوع «میش مرغ» در این فارم پرورشی شیوخ قطری وجود دارد و در سال گذشته سه صد بال از سوی آنان رها شد‌ند.

به گفته‌ی سرپرست ریاست محیط زیست فراه، موسسه‌ی الغرافه به خاطر پرورش این پرندگان و جلوگیری از انقراض این پرندگان به اساس تفاهم‌نامه‌ی که با اداره محیط زیست به امضا رسانده‌اند، نیمی از این پرندگان را با خود به قطر انتقال می‌دهند.

سرپرست ریاست محیط زیست فراه در این باره گفت: «قطری‌ها نیمی از پرندگان را حق خود شان می‌دانند و به قطر می‌برند. از همین یک هزار و دو صد میش مرغ که در فارم شان است شش صد بال به آنها داده می‌شود و شش صد بال دیگر را رها می‌سازند.»

سرپرست ریاست محیط زیست فراه می‌گوید که قطری‌ها امکانات زیادی دارند و در پرورشگاه این مرغ‌های کم‌یاب را پرورش می‌دهند.

عدم نظارت
مسوولان ریاست محیط زیست فراه می‌گویند که آنها هیچ نوع نظارت از چگونگی پرورش، نگهداری و رهاسازی این پرندگان کم‌یاب ندارند و آمار آنها به اساس گفته‌های مسوولان موسسه‌ی قطری الغرافه است.

وی گفت: «خود قطری‌ها می‌روند و این مرغ‌های کم‌یاب را پیدا می‌کنند و به فارم شان می‌آورند .هیچ ‌کس از تعداد شان خبری ندارد.»

در همین حال ستار حسینی، یکی از متنفذین قومی در ولایت فراه به روزنامه‌ی اطلاعات روز گفت که کارکرد موسسه‌ی الغرافه در فراه با پرسش‌های زیادی همراه است و دولت در این زمینه به آنها وضاحت نمی‌دهد.

آقای حسینی می‌گوید؛ هدف اصلی قطری‌ها از آمدن به فراه دقیق مشخص نیست. وی گفت: «شیخ‌های قطری یک ساحه‌ی وسیع را در اختیار خود گرفته‌ و با تمام امکانات یک فارم پرورش پرنده‌های کم‌یاب را ایجاد کرده‌اند، اما هدف‌شان دقیق مشخص نیست.»

به گفته‌ی وی طالبان به این افراد کاری ندارند. آنها به طور آزادانه در دشت‌های فراه رفت و آمد می‌کنند.

به گفته‌ی آقای حسینی، موسسه‌ی الغرافه به کارمندان افغان ۴۰۰ دالر در ماه معاش می‌دهد.

در همین حال اعضای شورای ولایتی فراه نیز از عدم شفافیت در کارهای این موسسه خبر می‌دهند.

جمیله امینی، عضو شورای ولایتی فراه  می‌گوید که شورای ولایتی در جریان کار این موسسه قرار ندارد و این موسسه در تفاهم با محیط زیست فراه کارهایش را انجام می‌دهد.

گرفته شده از سایت: http://af.shafaqna.com

 

هشدار دیدهبان محیط زیست افغانستان از تاثیرات منفی گرمایش زمین در کشور

هشدار دیدهبان محیط زیست افغانستان از تاثیرات منفی گرمایش زمین در کشور

 

دیده بان محیط زیست افغانستان با اشاره به تاثیرات منفی تغییرات اقلیمی در جهان بر محیط زیست و روند زنده گی انسان ها گفته است با آنکه افغانستان هیچ نقشی در پدیدۀ گرم شدن زمین ندارد، اما افزایش میانگین دمای سطح زمین و اقیانوس ها میحط زیست در کشور را سخت آسیب پذیر ساخته است.

 

این نهاد از دولت افغانستان می خواهد تا برنامه های جامع را برای مبارزه با تاثیرات منفی گرمایش زمین روی دست گیرد تا براساس آن از پیامدهای ناگوار این پدیده جلوگیری به عمل آورده و زنده گی نسل های آینده در کشور را به اندازه توان مصؤن ساخت.

 

در همین حال، صمیم هوشمند، رییس دیده بان محیط زیست افغانستان گفته است که با توجه به وابستگی هفتاد تا هشتاد درصد مردم افغانستان به سکتور زراعت، تغییرات اقلیمی می تواند زمینه استفاده بی رویه از منابع طبیعی را در کشور فراهم سازد.

 

آقای هوشمند می افزاید:"وقتی در یک مملکت از هر ده نفر هفت نفر آن یا هفتاد تا هشتاد فیصد نفوس این مملکت زنده گی اش معیشت اش به زراعت وابسته باشد و همین تغییرات اقلیمی زراعت را آسیب پذیر بکنه بنا اینها ناگذیر میشوند که هجوم بیاورند به استفاده نا رویه منابع طبیعی و منابع طبیعی ره غیر مسولانه استفاده بکنند."

 

این نهاد تاکید می ورزد که افغانستان در میان شانزده کشوری قرار دارد که آماده گی های لازم را برای مبارزه با پیامدهای ناگوار تغیرات اقلیمی ندارد و عدم موجودیت برنامه های خاص برای پیشگیری از اثرات گرمایش زمین می تواند نسل های آینده در کشور را با مشکلات جدی روبرو سازد.

 

از سوی هم، مسولان اداره ملی حفاظت از محیط زیست می گویند که دولت افغانستان از شش سال بدین سو، میکانیزمی ویژۀ را برای مبارزه با تغییرات اقلیمی در کشور در نظر گرفته است و این کار با همکاری متخصصان داخلی و خارجی به پیش می رود.

 

غلام محمد ملک یار، معین حرفه یی اداره ملی نگهداری ازمحیط زیست در این رابطه چنین اظهار داشت:"متخصصینی که خود ما داریم با همکاری متخصصینی که بعضی اوقات ضرورت میشه از بیرون کشور طلب میکنیم مشرکا سر این موضوع کار نمی کرد."

 

با این همه، شماری از متخصصین محیط زیست در کشور استفاده از فن آوری و ظرفیت سازی در این بخش را برای مبارزه با اثرات گرمایش زمین مهم می دانند.

 

ناصر صدیقی ، کارشناس امور توسعه پایدار گفته است:"چقدر فن آوری و ظرفیت سازی در افغانستان صورت بگیره و منابع تمویل ازی بری افغانستان باید مشخص شود و تعیین شود که افغانستان را در امر مبارزه با پدیده تغییر اقلیم کمک و همکاری نماید."

 

ضیا مبلغ ،آگاه امور محیط زیست گفته است:"گرمایش زمین هم عوامل فوق العاده کشنده برای انسان و برای طبیعت و برای جانوران دارد. اگر با این روند افزایش گازها صورت بگیرد ما به زودی شاهد خواهیم بود که سه تا چهار برابر زمین گرم خواهد شد و گه گرمایش زمین پیامد فوق العاده کشنده را برای انسان و برای طبیعت و جانوران خواهد داشت."

 

به باور آگاهان اگر افغانستان آماده گی های لازم را درکار مبارزه با تغییران آب و هوا نداشته باشد، این کشور از تغییرات آب و هوا در جهان سخت آسیب خواهد دید.

 

این در حالیست که شهر پاریس هفته آینده میزبان یک نشست بین المللی در مورد گرمایش زمین خواهد بود. قرار است کشورهای اشتراک کننده در این نشست تعهداتی را در رابطه به کاهش تولید گازهای گل خانه ای از خود نشان دهند.

 

به باور آگاهان اگر افغانستان آماده گی های لازم را درکار مبارزه با تغییرات آب و هوا روی دست نگیرد، این کشور از تغییرات آب و هوا در جهان سخت آسیب خواهد دید.

 

 گرفته شده از سایت: https://www.tolonews.com

کابل از محیط زیست تا محیط زشت

کابل از محیط زیست تا محیط زشت

 

کابل دارای ۲۲ ناحیه، ۹۳۹ روستا، ۱۴ ولسوالی و بیش از ۱۲ هزار کوچه میباشد. جمیعت شهر کابل هر روز در حال افزایش بوده و حدود بیشتر از هفت میلیون نفر در کابل زنده‌گی می‌کنند. فعلا کابل یکی از پر جمعیت‌ترین ولایت‌های کشور می‌باشد و حدود هشتاد درصد جمعیت آن در ساحات غیر پلانی زنده‌گی می‌کنند. آلوده‌گی محیط زیست در شهر کابل، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات شهروندان بوده و هنوز برنامه‌ی مؤثر و قابل اطمینان برای کاهش آلوده‌گی‌ها و انتقال زباله‌ها روی دست گرفته نشده است. اکنون با گرم‌شدن هوا و افزایش گشت و گذار شهروندان در جاده‌ها، انبارهای زباله در دو طرف سرک‌ها دیده می‌شود و به شدت حیات باشندگان شهر کابل، به خصوص زنان و کودکان را با تهدید مواجه ساخته است. در این مقاله در باره اهمیت محیط زیست، عوامل آلوده‌کننده و پی‌آمدها و راهکارهای آن پرداخته شده است.

 

محیط زیست و اهمیت آن

محیط زیست به همه‌ی محیط‌هایی گفته می‌شود که زنده‌گی یک عده افراد در آن در جریان باشد. عوامل فزیکی، خانواد‌ه‌گی، بشری و موجودات زنده از مهم‌ترین عوامل تشکیل‌دهنده محیط زیست به شمار می‌رود. علم مربوط به محیط زیست، ترکیبی از دانش‌هایی است که شامل مجموعه‌ی از عوامل زیستی و محیطی در قالب محیط زیست می‌گردد که بیشتر به انسان‌ها مربوط می‌شود. اما آلوده‌گی محیط زیست که موضوع اصلی این مقاله می‌باشد، عبارت است از: تاثیرات مضره ناشی از عملکردهای انسان بالای محیط و پراکنده شدن مواد زهری در فضای شهر و محیط زیست میباشد. آلوده‌گی محیط زیست به شکل مستقیم و غیر مستقیم، بر پیش‌رفت، تحصیل، رشد فکری، صحت‌مندی و سلامتی، وضعیت جسمی و روانی افراد یک جامعه تاثیرگذار است. به همین دلیل از نظر دین مبین اسلام و قوانین ملی و بین‌المللی، به شدت روی حفظ محیط زیست و رعایت پاکی و نظافت تاکید شده است. در قرآن کریم آمده است که از محیط زیست باید به شکل درست بهره‌برداری شود و همه در قبال حفاظت از آن مسولیت دارند. چرا که محیط زیست ثروت بوده و به همه نسل‌های بشر تعلق دارد.

از پیامبر گرامی اسلام در کتاب نهج‌الفصاحه در قسمت دوازدهم روایت شده است: حرمت زمین را نگهدارید و تخریبش نکنید که زمین به منزله مادر شما است.

در قانون اساسی کشور که مادر همه قوانین ملی ما است، نیز در چندین مورد روی حفاظت از محیط زیست تاکید شده است. در ماده پانزدهم این قانون نوشته شده است: دولت مکلف است در مورد حفظ و بهبود جنگل‌ها و محیط زیست تدابیر لازم را اتخاذ کند. در قانون جزای کشور نیز در ماده ۳۴۴ روی حفظ بنا و املاک دولتی و خصوصی تاکید شده و برای کسانی که آن را از بین می‌برند، پرداخت خساره و حبس متوسط در نظر گرفته شده است.

در ماده سه صد و چهل و پنجم به طور مشخص ذکر شده شخصی که عمداً اشجار، سرک، پارک و تفریح‌گاه‌های عامه را از بین ببرد و تلف کند، علاوه بر پرداخت خساره، به جزای نقدی پنج هزار افغانی محکوم شده است. اما متأسفانه در شهر کابل، با این همه تأکیدات و سفارش‌ها، محیط زیست به محیط «زیشت» تبدیل شده است. در آغاز فصل بهار در بیشتر گوشه و کنار سرک‌های عمومی، از زباله‌ها، دیوارهای بلند ساخته شده که با گرم‌شدن هوا و جاری‌شدن آب‌های باران، به شدت حیات مردم را با خطر مواجه خواهند کرد.

باشندگان شهر کابل از انبار شدن زباله‌ها و بی‌توجهی مسوولان در انتقال به موقع آن، به شدت شکایت داشته و مسوولان شهرداری کابل را به بی‌توجهی و سهل‌انگاری متهم می‌کنند. اما مسوولان شهرداری کابل علت اصلی آلودگی محیطی و انبارشدن زباله‌ها را در بی‌توجهی مردم و خانواده‌ها، جابه‌جایی و افزایش نفوس در شهر کابل، کمبود امکانات، کارمند و قطع‌شدن شب‌کاری در بخش تنظیف این اداره به خاطر ناامنی عنوان می‌کنند.

 

عوامل مؤثر در آلودگی محیطی

در آلوده‌ساختن شهر کابل عوامل زیادی نقش دارد که در این قسمت به مهم‌ترین آن اشاره می‌شود. بی‌توجهی بانوان و خانواده‌ها در مدیریت زباله‌های منازل‌شان، محدودیت دست‌رسی خانواده‌ها به آموزش‌های محیط زیستی و کم‌رنگ بودن برنامه‌های آگاهی‌بخش برای مردم، افزایش بی‌رویه جمعیت و مهاجرت‌ها در شهر کابل، ساخت و سازهای بی‌رویه، کهنه و کم‌ظرفیت بودن سیستم خدمات شهری، نا کافی بودن پارک‌ها و ساحات سبز، از بین رفتن نهال‌ها و جنگل‌ها، زیربناهای ناقص و ناکافی شهری، پایین بودن درک و آگاهی مردم نسبت به ارزش و اهمیت محیط زیست، افزایش ساحات غیر پلانی، تخریب فرش نباتی توسط شهروندان، استفاده از مواد سوختی بی‌کیفیت و خام در منازل، حمام‌ها، داش‌ها، نانوایی‌ها و هوتل‌ها، جلوگیری‌نکردن از ورود گوسفندداران و چوپان‌ها به داخل شهر، خامه بودن بعضی سرک‌ها و کوچه‌ها، بی‌پروایی در برابر حیات وحش و شکار حیوانات، از مهم‌ترین عوامل آلوده‌گی محیط زیست در شهر کابل به شمار می‌رود.

 

پی‌آمدهای آلوده‌گی محیط زیست

از نظر داکتران و آگاهان، آلودگی محیط زیست، به طریقههای گوناگون پی‌آمدهای دراز مدت و کوتاه مدتی را بر سلامتی انسانها به خصوص زنان و کودکان در پی دارد. داکتر شعبان متخصص داخله عمومی در یک مصاحبه اختصاصی با ۸صبح گفت: برخی افراد جامعه از جمله کودکان، سال‌مندان و زنان، بیشتر از دیگران از آلوده‌گی‌های محیط زیستی، آسیب‌پذیر میشوند. به این خاطر که کودکان بیشتر از بزرگ‌سالان تند و سریع تنفس میکنند و آن هم از طریق دهان. از جانب دیگر کودکان بیشتر از دیگران در معرض آلودگی‌ها قرار دارند و بیشتر اوقات‌شان به ساعت‌تیری و بازی سپری میکنند، از آلودگی‌ها متضرر می‌شوند. همچنان زنان نیز بیشتر با کارهای تمیزی و پاکی خانه و حویلی سر و کار دارند و در مواقع حساس بارداری و زایمان، بیشتر از دیگران، از آلوده‌گی‌ها متأثر میشوند. از نظر داکتران و متخصصان، موادی که از طریق آلودگی وارد بدن انسان میشود، بافت‌های مختلف بدن را نابود میکند و انسان را به امراض گوناگون مواجه میسازد. آقای شعبان تاکید میکند که خانواده‌ها باید بیشتر مواظب فرزندان خود باشند که در هوای آلوده شهر گشت و گذار نکنند و همچنان خود بانوان نیز همواره در هنگام کارهای خانه از ماسک استفاده کنند. این متخصصان معتقد اند، موادی که از طریق آلودگی وارد بدن انسان میشود، بافت‌های مختلف بدن را نابود میکند و انسان را به امراض گوناگون مواجه میسازد. آلودگی محیطی بالای قلب و عروق شعریه تاثیرات منفی بزرگی را به جا میگذارد و فشار خون را غیر منظم میکند.

استرس، سردرد، خستگی، زخم معده، سرگیجه، انقباضات نامنظم عضلاتی، اختلال در سیستم گوارشی، افزایش سرعت نفس‌کشیدن، دل‌دردی و … همه از پی‌آمدهای آلودکی صوتی محیطی میباشد. در مجموع تخریب محیط زیست و آلوده ساختن شهر، امراض گوناگونی را در بین شهروندان به وجود آورده و مشکلات جسمی و روانی گسترده را در پی دارد. حفظ محیط زیست، جزء تفکیک‌ناپذیر توسعه‌ی پایدار و ضامن صحتمندی و سلامتی شهروندان به شمار میرود.

 

راه‌کارها

زمین امانت نسل بشر به نسل‌های آینده است و باید همه‌گان از این امانت حفاظت کنند. از سوی دیگر زمین میراث ملی بوده و حیثیت مادر را برای همه دارا می‌باشد. حفاظت از نهال‌ها و مکان‌های سبز، ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست در بین شهروندان، کاهش مصرف آب در خانواده‌ها، صرفه‌جویی در مصرف انواع پاکت‌ها و خریطه‌های پلاستیکی، مدیریت دقیق زباله‌های منازل، پخته‌شدن کوچه‌ها و سرک‌ها، جلوگیری از ورود حیوانات در داخل شهر، از بین بردن مرکز معتادین در پل سوخته توسط دولت، غرس نهال در نقاط مختلف شهر کابل، استفاده از اجناس با دوام و دوری از اموال یک بار مصرف، پختن غذا به قدر نیاز توسط خانواده‌ها، خرید مواد خوراکی به اندازه نیاز خانواده، مدیریت فاضلاب، جلوگیری از انداختن زباله‌ها در داخل جوی‌ها و کاهش گشت و گذار بی‌مورد در جاده‌ها، از مهم‌ترین راه‌کارها در بهبود حفظ محیط زیست به شمار می‌رود. زمین میراث ملی و امانت نسل بشر است و همه باید در حفظ آن تلاش کنند.

 

نتیجه

نظافت شهر کابل و آلودگی محیطی، به یکی از مشکلات جدی شهرنشینی بدل شده است. با گرم‌شدن هوا و افزایش تردد مردم در بازارها و جاده‌ها، خطرها و ضررهای انبار زباله‌ها چندین برابر شده و به شدت حیات مردم را با خطرهای جدی مواجه ساخته است. باشندگان کابل باید به شهر خود بها داده و برای حفظ محیط زیست خود تلاش کنند. دولت و مسوولان نیز باید راه‌کارهای مؤثری را برای انتقال زباله‌ها و مدیریت فاضلاب و آب‌های اضافی شهر پیدا کنند. مبلغان، رسانه‌ها، معلمان، استادان و فرهنگیان باید ارزش‌ها و فرهنگ شهر نشینی را در میان مردم ترویج کنند.


گرفته شده از سایت: https://8am.af