حامی محیط زیست افغانستان

حامی محیط زیست افغانستان

حمایت از محیط زیست، حمایت از زندگی است. پس با آلوده نکردن آب، خاک، هوا، مراتع و...، علاوه بر احترام گذاشتن به محیط زیست، سلامتی خود و نسل های آینده خود را تضمین کنیم.
حامی محیط زیست افغانستان

حامی محیط زیست افغانستان

حمایت از محیط زیست، حمایت از زندگی است. پس با آلوده نکردن آب، خاک، هوا، مراتع و...، علاوه بر احترام گذاشتن به محیط زیست، سلامتی خود و نسل های آینده خود را تضمین کنیم.

خطرات آلودگی هوای کابل را جدی بگیریم!

خطرات آلودگی هوای کابل را جدی بگیریم!


خطرات آلودگی هوای کابل را جدی بگیریم!

امروزه یکی از اصلی ترین مشکل شهروندان کابل و سایر کلان شهرهای کشور مساله الودگی های محیط زیستی است.  به همین دلیل توجه به پاکیزگی محیط زیست و مقابله با آلودگی هوا به‌ویژه در شهرهای بزرگ و حفاظت از ثروت‌های طبیعی کشور از اولویت های اصلی کشور در شرائط کنونی است. با آن که در جهان پایتخت جز زیباترین شهرها به شمار می رود اما در کابل آلودگی صدا و هوا بی داد می کند. بسیار از کارشناسان رعایت نکردن اخلاق و قوانین ترافیکی را از عوامل عمده ی این پدیده در شهر می دانند اما مدیر عمومی ترافیک کابل می گوید: تلاش های پولیس در این راستا به دلیل وجود بیش از حد موتر در شهر بسنده نبوده و از باشندگان کابل می خواهد تا در این زمینه با پولیس همکاری کنند.

آلودگی هوای کابل در مرز هشدار است. برخی آمارها نشان میدهد که تلفات ناشی از الودگی و عدم سلامت محیط زیست در افغانستان بالاتر از تلفات حملات انتحاری است. طبق بررسی های انجام شده سالانه دست کم 3000 شهروند افغانستان بر اثر آلودگی محیط زیست از بین می روند.اما مردم شمار تلفات ناشی از محیط زیست را بیشتر از این می دانند. آلودگی محیط زیست در افغانستان به ویژه در شهر کابل شدیداً زندگی مردم را تهدید می کند. هرچند میلیون ها شهروندکشور در زیر خط فقر قرار دارند و نا امنی در کشور نیز بی داد می کند اما مشکل محیط زیست بالاتر از آن دانسته شده است. آمار مرگ و میر مادران و کودکان بدلیل آلودگی محیط زیست در افغانستان نگران کنند است.

آلودگی محیط زیست بیماریهای گوناگونی مانند بیماری های طرق تنفسی، گوش و گلو، قلبی، انواع بیماری سرطانی، جلدی و چشم را در میان شهروندان کابل سبب می شوند. موجودیت جاده های خامه، موجودیت انبار و کثافات در شهر، موجودیت موترهای فرسوده، استفاده از نفت غیر معیاری، خشکسالی های پی هم، عدم فرهنگ شهر نشینی، نبود کانالازاسیون و دهها مورد دیگر سبب آلودگی محیط زیست در کشور شده است. اما اگر به اندازه کافی توجه به این مشکل صورت می گرفت و مبارزه جدی با آلودگی هوا در شهر کابل می شد مشکل به این حد جدی نمی شد. گفته می شود 32 درصد هوای شهر کابل دارای مواد سمی می باشد. در زمستان آلودگی هوا در شهر کابل به حدی است که فضای شهر کابل را می پوشاند، گفته می شود که شهر کابل ظرفیت زندگی برای 750 هزار تن را دارا می باشد اما در حال حاضر در این شهر نزدیک به 5 میلیون انسان زندگی می کند که این 23 درصد نفوس کل کشور می باشد.

کارشناسان محیط زیستی می گویند که هر شهروند در شهر های عادی به 30 متر مربع فضای سبز نیاز دارد که هر شهروند در شهرهای آلوده از جمله کابل یه 50 متر مربع ساحه سبز نیازمند است. آلودگی هوا نیز در کنار آلودگی صوتی نیز در شهر کابل یکی از مشکلات جدی دیگری است که با گذشت هر روز افزایش میابد. شنیدن صداهای مداوم و آزار دهنده، سبب بیماری زیاد می شود و در نهایت سبب از دست دادن شنوایی انسان می شود. زنان باردار، کودکان و افراد بزرگسال بیشتر از دیگران از آلودگی صوتی زیان می بینند.در کنار این همه آلودگی نوری نیز مشکلات زیادی را برای شهروندان کشور به بار آورده است. با این همه هنوز مشخص نیست که حکومت افغانستان چگونه می تواند به این مشکلات رسیدگی کند.

متاسفانه هرجند که شهریان کابل فعالیت نهادهای محیط زیستی را برای کاهش آلودگی هوا تا کنون به گونه لازم مؤثر نمی داند. اما مردم کابل باید رعایت قوانین رانندگی را جزء فرهنگ شهری خوانده و قوانین ترافیکی در برابر عابرین و دیگر رانندگان را در نظر بگیرند. از طرفی برای جل مشکل ترافیک باید تلاش ها برای جلوگیری از تراکم بیش از حد موتر در شهر آغاز شود. برای جلو گیری از آلودگی بیشتر محیط زیست در شهرها و دهات، مهار بحران آلودگی هوا در شهرهای بزرگ از طریق اصلاح حمل و نقل شهری و اصلاح تمرکز صنایع در شهرهای بزرگ و فراگیرکردن مصرف گاز در منازل و حمل و نقل و صنایع و بهینه‌سازی صنایع از نظر فیلترینگ مناسب باید مورد توجه قرار گیرد.

بهبود وضع محیط زیست در صورتی ممکن است که خدمات عمومی، اعم از امکانات ورزشی و تفریحی و فرهنگی و اورژانس و ترافیک و خدمات حمل و نقل، از طریق بهره‌گیری از تکنولوژی مدرن افزایش یابد و از جانب دیگر با معضل ترافیک از طریق اصلاح شهرسازی در شهرهای بزرگ، گسترش سیستم ریلی و قطار(مترو)،  راه‌اندازی منوریل، و تقویت حمل و نقل عمومی (اتوبوس‌رانی و تاکسی‌رانی) مقابله صورت بگیرد. در سطح کلان کشوری باید به منابع جنگلی و تراکم جنگلات کشور نیز باید توجه شود و فضای سبز در سطح شهرهای کشور نیز افزایش یابد.

البته مشکلات سلامت و بهداشت جامعه و همینطور مسائل محیط زیست اربتاط وثیق با مقوله فرهنگ دارد به این معنا که صرفا نباید به بعد سخت افزاری آن توجه شود. شاید بتوان گفت اصلاح این وضعیت به یک انقلاب فرهنگی ضرورت دارد که دولت مسئولیت دارد زمینه هدایت پذیری آحاد برای رشد و شکوفائی استعدادها و دستیابی مردم به حیات سالم  را فراهم  کند. این مهم به سیاستهای کلی در تحول نظام آموزش و پرورش ، نیازمند است که دولت باید  در این زمینه گام های عملی را در سالهای آینده بردارد در غیر این صورت مشکلات محیطی و سلامت و بهداشت جامعه افغانی در آینده بیش و بیشتر خواهد شد.

ناتوانی و ضعف مدیریت در عرصه های مختلف باعث شده است که افغانستان در یک دهه گذشته فرصت های فراوانی را در این زمینه از دست بدهد اگر این فرصت سوزی ها ادامه یابد آینده سلامت و بهداشت جامعه افغانی با قطع کمک های بین المللی و خروج جامعه جهانی از ین کشور فاجعه بار خواهد بود. پس بایسته است دولت سه حوزه بهداشت، سلامت، و محیط زیست را در اولویت های اصلی خود قرار داده و فقط به برگذاری کنفرانس ها و نشستها اکتفا نکند بلکه در این زمینه گام های عملی را بردارد.

یکی از عوامل اصلی تخریب محیط زیست در سطح کشور خشک سالی های متمادی سالهای اخیر است این خشک سالی ها البته تنها مربوط به افغانستان نمی شود بلکه در سایر کشور های همسایه نیز خشک سالی ها تاثیرات منفی بر محیط زیست و اکو سیستم های منطقه گذاشته است. در این تردیدی نیست که مردم افغانستان از نظر محیط زیست وضعیت اسفباری را تجربه می کنند. نبود بودجه و برنامه های لازم برای بهبود وضعیت محیط زیست در کشور از یک سو و خشکسالی های پیاپی در سالهای اخیر در افغانستان تاثیرات بسیار بدی را بر محیط زیست کشور گذاشته است. از این رو بایسته است دولت برای فراهم نمودن محیط زندگی سالم برای شهروندان که وظیفه اصلی و مهم دولت است اقدامات عاجل را روی دست بگیرد.

البته همکاری وهمراهی شهروندان در این زمینه نیز کاملا ضروری و لازم است. در نبود یک همکاری و همراهی جدی شهروندان با دولت برای سالم نگه داشتن محیط زیست نمی توان انتظار داشت که تغییرات چندانی در محیط پیرامونی زندگی شهروندان بوجود آید. بنا براین هم دولت و هم شهروندان باید در کنار هم برای ایجاد محیط سالم برای زندگی سالم تلاش نمایند.


گرفته شده از سایت: http://www.dailyafghanistan.com

آیا بند کجکی دلیل خشک شدن تالاب هامون است؟

آیا بند کجکی دلیل خشک شدن تالاب هامون است؟

رسانه های ایران گفته اند که افغانستان حق آب این کشور را بر مبنای "قرارداد پاریس" نمی دهد و به همین دلیل تالاب هامون هیرمند خشک شده است. اما افغانستان می گوید دلیل کم آبی هامون خشکسالی های پی هم و کم آبی هیرمند است.

    

یک قایق در حال عبور در هامون.

یک قایق در حال عبور در هامون.

مقامات افغانستان می گویند که ایران حتی چهار برابر حق آب اش که در سال 1857 میلادی در قرارداد پاریس به تصویب رسیده، از آب هیرمند استفاده می کند.

به تقل از رسانه های ایران تالاب هامون که تامین کننده آب اش رودخانه هیرمند می باشد خشک شده و فاجعه محیط زیستی را در سیستان و بلوچستان به بار آورده است. این مشکل تازه ای نیست، بارها مقامات دولتی ایران ادعا کرده اند که افغانستان حق آب این کشور را از رودخانه هیرمند نمی دهد، اما این بار موضوع جدی تر از گذشته است.

باشندگان سیستان و بلوچستان ایران در حال آب بازی در هامون.

باشندگان سیستان و بلوچستان ایران در حال آب بازی در هامون.

ادعای ایران

گفته می شود وزارت خارجه ایران به وزارت خارجه افغانستان نامه اعتراضی فرستاده و همچنان این مشکل را به اداره محیط زیست سازمان ملل متحد گزارش کرده است. گزارش هایی هم در ایران به نشر رسیده اند که گویا امریکا بند کجکی را که بر رودخانه هیرمند در ولایت هلمند افغانستان موقعیت دارد بازسازی کرده و به همین دلیل هامون خشک شده است.

اما سید حمید رضا میرزاده، سردبیر سبزپرس، خبرگزاری حوزه محیط زیست ایران می گوید در دهه های اخیر بحران آب در هیرمند و هامون نه از سوی افغانستان و نه هم از سوی ایران جدی گرفته شده و این پیامد بی توجهی و عدم مدیریت درست منطقه ای آب می باشد.

وی می افزید: «نمی توان گفت که اگر نیروهای امریکایی بند کجکی را ساخته اند به هدف خشک کردن هامون ایران بوده است. این نیاز به بررسی دارد و کسی نمی تواند با قاطعیت این حرف را بزند. اما چیزی که مسلم است این می باشد که بند کجکی و بهره برداری زیادی که روی آب رودخانه هیرمند است، منجر به خشک شدن هامون شده است».

به گفته این روزنامه نگار و فعال محیط زیست، آمار تأیید نشده می رساند که بیش از 50 هزار خانواده از این مشکل محیط زیستی تأثیر پذیر اند و تعداد زیادی از آنان بیجا گردیده اند. همچنان 14 هزار تن که در هامون مشغول پیشه صیادی بوده اند، بیکار گردیده اند.

از طرفی هم بستر خشکیده هامون و ریگ های روان به وسیله بادهای "صد و بیست روزه" جا به جا شده و شهرها و روستاهای زیادی را در هر دو کشور با خطرات محیط زیستی روبرو کرده است.

نمایی از بند کجکی بالای رودخانه هیرمند در ولایت هلمند افغانستان.

نمایی از بند کجکی بالای رودخانه هیرمند در ولایت هلمند افغانستان.

دفاعیه افغانستان

اما جانب افغانستان از مشکل هامون حکایت دیگری دارد. انجنیر شجاع الدین ضیایی، معاون "آب" در وزارت انرژی و آب افغانستان می گوید دلیل کم آبی تالاب هامون کمبود آب در هیرمند است و بند کجکی در آن نقشی ندارد: «جمهوری اسلامی ایران از آب دریای هیرمند بیش از حق خود، حتی سه تا چهار برابر استفاده کرده است که این استفاده زیاد و بیش از حد آب و ایجاد ذخیره گاه ها باعث کم شدن آب هامون شده است. مدیریت آب و روابط دوستانه میان کشورها می تواند این معضله را حل کند».

به گفته وی ایران همچنان در امتداد هیرمند و در ولایت های همجوار هامون کانال ها و چاه های عمیق زیادی را برای رشد زراعت اش حفر کرده که دلیل اصلی کم آبی هامون است. وی می گوید هامون هیچ وقت خشک نمی شود، بلکه آب به شکل نوسانی به آن می رسد.

مقامات وزارت انرژی و آب افغانستان می گویند که هر سه ماه در این زمینه با مسئولان ایرانی نشست دارند تا از گسترش این بحران محیط زیستی جلوگیری شود و تاکید می کنند که هردو جانب به معاهده پاریس و قوانین بین المللی آب پایبند هستند.

اما کارشناسان محیط زیست در هر دو کشور می گویند که با گرم تر شدن زمین و افزایش خشک سالی ها، معاهده های بین کشورها باید به روز شوند. مسعود، استاد دانشگاه کابل می گوید: «وقتی که شما می خواهید آب را مدیریت کنید باید چند تا عامل را در نظر بگیرید. یکی عامل منطقه ای که سیاست منطقه ای چطور باید باشد. عامل بین المللی، که باید سیاست بین المللی چگونه باشد و مشکل داخلی افغانستان که وضعیت چگونه است و سیاست های داخلی چگونه شکل می گیرد. این سه ضلع به شکل یک مثلث مدیریت را می سازند».

14 هزار تن که در هامون مشغول پیشه صیادی بوده اند بیکار شده اند.

14 هزار تن که در هامون مشغول پیشه صیادی بوده اند بیکار شده اند.

به باور آقای میرزاده سردبیر سبزپرس، افغانستان و ایران از همان ابتدای امضای پیمان پاریس، در مدیریت و دیپلماسی آب ناموفق بوده اند و نیاز است تا با هماهنگی سازمان ملل در تعاملات آبی شان تجدید نظر کنند.

مشکل آب میان ایران و افغانستان در حالی بالا گرفته است که وزارت انرژی و آب افغانستان می گوید این کشور از چند دهه به این سو درگیر جنگ است و نتوانسته به درستی از منابع آبی اش استفاده کند.

همچنان افغانستان بر این باور است که در حال حاضر شرایط دو کشور برای استفاده آب هیرمند مطابق با قرارداد پاریس برابر نیست و این کشور نیاز بیشتری به آب آن برای توسعه و رشد سکتورهای زراعت و تولید انرژی دارد.

عرب‌های شکارچی در افغانستان

عرب‌های شکارچی در افغانستان


 

شکار پرنده‌های وحشی در افغانستان توسط عرب‌ها به برنامه سفر شیخ علی میلیاردر معروف عرب و رییس شبکه الجزیره به دعوت اسماعیل‌خان یا هم خود دولت، خلاصه نمی‌شود. عرب‌ها از سال‌های خیلی قبل در افغانستان برنامه شکار داشته‌اند. پس از پیروزی مجاهدین در سال ۱۳۷۱ پای عرب‌ها که تا آن‌زمان در چارچوب کمک به مجاهدین و حضور در جهاد افغانستان رفت‌وآمد داشتند، بیشتر از پیش باز شد.



سیستم حکومت‌های محلی بین سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ و به‌دنبال آن حکومت شش‌ساله طالبان در افغانستان، برای عرب‌ها زمینه حضور بیشتری را مهیا ساخت، عرب‌ها هم به‌دلیل نفوذشان بر مجاهدین و حمایت از آن‌ها و بعد از آن حمایت از طالبان و هم به‌دلیل استفاده از محیط جغرافیایی افغانستان در گوشه و کنار کشور اطراق داشتند. دشت‌های غرب کشور در سال‌های ۷۳ تا ۸۰ کاملا در حوزه نفوذ عرب‌ها قرار داشت. نگارنده باری سفری داشت در سال ۱۳۷۷ به ولایت نیمروز و این سفر از طریق دشت مارگوی هلمند صورت گرفت.

در میان این دشت لم یزرع خیمه‌های عرب‌ها به‌صورت گسترده وجود داشت و موترهای مسافرتی حق نداشتند خیلی به این خیمه ها نزدیک شوند. این عرب‌ها در میان این دشت‌ها خود نگهبان داشتند. فعالیت‌های‌شان مستقل بود و فقط با سران طالبان رابطه داشتند. تنها اسامه بن‌لادن عرب حاضر در افغانستان نبود که تعدادی از شیوخ امارت‌نشین‌های خلیج فارس نیز گاهگداری به افغانستان می‌آمدند. در کنار این‌که بخشی از عرب‌ها برای جنگ در افغانستان حضور داشتند، بخشی دیگر آنان صرفا محیط‌زیست افغانستان، تنوع حیات وحش و پرندگان کشور را دوست داشتند و این مساله آنان را به‌سوی افغانستان می‌کشاند.

عرب‌ها به پرندگان وحشی افغانستان علاقه فراوانی دارند. بازها، عقاب‌ها و پرنده‌های شکاری افغانستان بیشترین علاقه‌مند را در میان عرب‌ها دارد و به همین دلیل در طول سالیان دراز بخشی از پرنده‌های شکاری در افغانستان شکار شده و برای عرب‌ها فرستاده شده‌اند. مصطفی ظاهر، رییس اداره حفظ محیط‌زیست افغانستان، چند سال قبل در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که او یکبار یک هواپیمای مملو از پرنده‌های شکاری افغانستان را قبل از این‌که از میدان هوایی کابل پرواز کند ضبط کرده است. پس از سقوط طالبان و حضور جامعه جهانی در افغانستان حضور عرب‌ها برای شکار در افغانستان کاهش یافت ولی فعالیت شکارچیان افغان برای فرستادن نسل پرنده‌های شکارچی به عرب‌ها هم‌چنین ادامه داشته است. اما گاهگداری تعدادی از عرب‌های پولدار در قالب دعوت‌هایی که از سوی فرماندهان محلی در گوشه و کنار کشور صورت گرفته به افغانستان آمده و به شکار پرداخته‌اند.

یکی از مسوولان بلندپایه دولتی در هرات با حفظ نامش به نگارنده گفت: عرب‌های پولدار بخش‌های افغانستان را به‌طور نا‌مکتوب میان خود تقسیم کرده‌اند. شیخ‌هایی که به شمال کشور برای شکار می‌روند به غرب کشور حق سفر و شکار ندارند یا شیخ‌هایی که به جنوب می‌روند به شمال رفته نمی‌توانند. گفته می‌شود شیخ‌نشین‌های دوبی، قطر و دیگر مناطق خلیج فارس با متنفذین محلی در گوشه و کنار کشور روابط نزدیک دارند. محمداسماعیل، وزیر پیشین انرژی و آب و معاون اول عبدالرب رسول سیاف نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری نیز روابط بسیار نزدیکی با امرای قطر داشته و در بیشترین موارد از سوی آن‌ها به قطر دعوت شده است. این‌بار اول نیست که شیخ‌نشین‌های قطر برای شکار به غرب کشور می‌آیند.

براساس شواهد، پیش از این نیز به دعوت اسماعیل‌خان چند تن از این شیخ‌ها به هرات آمده و در خانه اسماعیل‌خان اطراق کرده بودند. گفته می‌شود آنان با خود بازهای شکاری خود را نیز آورده و در دشت‌های اطراف هرات به شکار پرداختند. عرب‌ها به دو نوع پرنده در غرب کشور به نام‌های میش مرغ و سیاه سینه علاقه فراوانی دارند و به همین خاطر غرب کشور را به‌دنبال آنان جستجو می‌کنند. این دو نوع مرغ به‌دلیل شکار بی‌رویه توسط خود افغان‌ها نیز در حال انقراض‌اند و دشت‌های غرب کشور که در گذشته شاهد گروه‌های هزارتایی این پرنده‌ها بوده‌اند، حالا خالی از این نوع پرنده شده‌اند.

سیاست انفعالی دولت افغانستان در قبال سران پرقدرت عربی، آنان را بی‌پرواتر برای شکار در افغانستان ترغیب می‌کند. سفر شیخ علی میلیاردر عرب و رییس شبکه عربی الجزیره به غرب کشور شاید به دعوت اسماعیل‌خان و بدون هماهنگی با وزارت خارجه کشور صورت گرفته باشد ولی سران حکومتی در افغانستان هرگز این جرات را به خرج ندادند تا نسبت به این سفر واکنش درست نشان دهند و حتا مسوولان اداره حفظ محیط‌زیست نیز با اعلام این مساله که هیچ‌گونه شواهدی مبنی بر شکار پرندگان توسط کاروان مجهز شیخ علی در غرب کشور وجود ندارد تلاش کردند تا از حساسیت موضوع بکاهند. به این ترتیب شیخ‌های عرب هم‌چنین بر حضور خود در افغانستان و شکار پرندگان در حال انقراض در این کشور ادامه خواهند داد و دولت نیز مانند کبک با فرو کردن سر خود در برف همه چیز را نادیده خواهد گرفت.

شیوخ عرب حامی یا نابودگر محیط زیست افغانستان

شیوخ عرب حامی یا نابودگر محیط زیست افغانستان/شکار پرندگان کم‌یاب فراه در قالب یک موسسه قطری!

شفقنا افغانستان-شکار حیوانات و پرندگان کم یاب در کشور یکی از چالش‌های اساسی محیط زیستی در کشور محسوب می‌شود. هر چند بر اساس فرمان ریاست‌جمهوری در زمان حامد کرزی، شکار این نوع حیوانات و پرندگان ممنوع اعلام شد؛ اما همچنان شکار غیر قانونی پرندگان و حیوانات کم‌یاب در بخش‌های زیادی از کشور ادامه دارد.

بر اساس آمارهای اداره محیط زیست کشور، در حال حاضر نزدیک به ۵۰۰ نوع پرنده و حیوان مختلف کم‌یاب در کشور وجود دارد. گفته می‌شود؛ نسل ۱۵۰ نوع آن به گونه‌ی جدی در حال انقراض است که به هیچ عنوان نباید شکار شوند.

هرچند شکارچیان داخلی همواره از سوی اداره محیط زیست کشور، از شکار غیر قانونی پرندگان و حیوانات کم‌یاب منع شده است؛ ولی در ۳ سال اخیر شماری از شهروندان کشورهای عربی، به خصوص قطر در قسمت شکار این پرندگان و حیوانات کم‌یاب نقش پر رنگی داشته‌اند و سر و صداهای زیادی را در حوزه‌ی غرب افغانستان بلند کرده‌اند.

بارها گزارشاتی نشر شده که این شیوخ عربی که عمدتا از کشورهای قطر و امارات متحده عربی‌اند در هماهنگی با محمد اسماعیل خان و عبدالرب رسول سیاف، از فرماندهان پیشین جهادی به افغانستان آمده و به شکار غیر قانونی پرندگان و سایر حیوانات کم‌یاب در کشور پرداخته‌اند.

شهروندان قطری از چند سال به این‌سو در ولایت فراه فعالیت می‌کنند و به تازگی جواز فعالیت موسسه‌ی زیر نام “الغرافه” را در این ولایت دریافت کرده است. این موسسه با امضای یک تفاهم‌نامه با اداره محیط زیست در قسمت احیای مجدد پرندگان و حیوانات کم‌یاب و جلوگیری از انقراض این پرندگان و حیوانات فعالیت می‌کند.

به گفته‌ی سرپرست ریاست محیط زیست فراه در حال حاضر یک هزار و دو صد پرنده نوع «میش مرغ» در این فارم پرورشی شیوخ قطری وجود دارد و در سال گذشته سه صد بال از سوی آنان رها شد‌ند.

به گفته‌ی سرپرست ریاست محیط زیست فراه، موسسه‌ی الغرافه به خاطر پرورش این پرندگان و جلوگیری از انقراض این پرندگان به اساس تفاهم‌نامه‌ی که با اداره محیط زیست به امضا رسانده‌اند، نیمی از این پرندگان را با خود به قطر انتقال می‌دهند.

سرپرست ریاست محیط زیست فراه در این باره گفت: «قطری‌ها نیمی از پرندگان را حق خود شان می‌دانند و به قطر می‌برند. از همین یک هزار و دو صد میش مرغ که در فارم شان است شش صد بال به آنها داده می‌شود و شش صد بال دیگر را رها می‌سازند.»

سرپرست ریاست محیط زیست فراه می‌گوید که قطری‌ها امکانات زیادی دارند و در پرورشگاه این مرغ‌های کم‌یاب را پرورش می‌دهند.

عدم نظارت
مسوولان ریاست محیط زیست فراه می‌گویند که آنها هیچ نوع نظارت از چگونگی پرورش، نگهداری و رهاسازی این پرندگان کم‌یاب ندارند و آمار آنها به اساس گفته‌های مسوولان موسسه‌ی قطری الغرافه است.

وی گفت: «خود قطری‌ها می‌روند و این مرغ‌های کم‌یاب را پیدا می‌کنند و به فارم شان می‌آورند .هیچ ‌کس از تعداد شان خبری ندارد.»

در همین حال ستار حسینی، یکی از متنفذین قومی در ولایت فراه به روزنامه‌ی اطلاعات روز گفت که کارکرد موسسه‌ی الغرافه در فراه با پرسش‌های زیادی همراه است و دولت در این زمینه به آنها وضاحت نمی‌دهد.

آقای حسینی می‌گوید؛ هدف اصلی قطری‌ها از آمدن به فراه دقیق مشخص نیست. وی گفت: «شیخ‌های قطری یک ساحه‌ی وسیع را در اختیار خود گرفته‌ و با تمام امکانات یک فارم پرورش پرنده‌های کم‌یاب را ایجاد کرده‌اند، اما هدف‌شان دقیق مشخص نیست.»

به گفته‌ی وی طالبان به این افراد کاری ندارند. آنها به طور آزادانه در دشت‌های فراه رفت و آمد می‌کنند.

به گفته‌ی آقای حسینی، موسسه‌ی الغرافه به کارمندان افغان ۴۰۰ دالر در ماه معاش می‌دهد.

در همین حال اعضای شورای ولایتی فراه نیز از عدم شفافیت در کارهای این موسسه خبر می‌دهند.

جمیله امینی، عضو شورای ولایتی فراه  می‌گوید که شورای ولایتی در جریان کار این موسسه قرار ندارد و این موسسه در تفاهم با محیط زیست فراه کارهایش را انجام می‌دهد.

گرفته شده از سایت: http://af.shafaqna.com

 

هشدار دیدهبان محیط زیست افغانستان از تاثیرات منفی گرمایش زمین در کشور

هشدار دیدهبان محیط زیست افغانستان از تاثیرات منفی گرمایش زمین در کشور

 

دیده بان محیط زیست افغانستان با اشاره به تاثیرات منفی تغییرات اقلیمی در جهان بر محیط زیست و روند زنده گی انسان ها گفته است با آنکه افغانستان هیچ نقشی در پدیدۀ گرم شدن زمین ندارد، اما افزایش میانگین دمای سطح زمین و اقیانوس ها میحط زیست در کشور را سخت آسیب پذیر ساخته است.

 

این نهاد از دولت افغانستان می خواهد تا برنامه های جامع را برای مبارزه با تاثیرات منفی گرمایش زمین روی دست گیرد تا براساس آن از پیامدهای ناگوار این پدیده جلوگیری به عمل آورده و زنده گی نسل های آینده در کشور را به اندازه توان مصؤن ساخت.

 

در همین حال، صمیم هوشمند، رییس دیده بان محیط زیست افغانستان گفته است که با توجه به وابستگی هفتاد تا هشتاد درصد مردم افغانستان به سکتور زراعت، تغییرات اقلیمی می تواند زمینه استفاده بی رویه از منابع طبیعی را در کشور فراهم سازد.

 

آقای هوشمند می افزاید:"وقتی در یک مملکت از هر ده نفر هفت نفر آن یا هفتاد تا هشتاد فیصد نفوس این مملکت زنده گی اش معیشت اش به زراعت وابسته باشد و همین تغییرات اقلیمی زراعت را آسیب پذیر بکنه بنا اینها ناگذیر میشوند که هجوم بیاورند به استفاده نا رویه منابع طبیعی و منابع طبیعی ره غیر مسولانه استفاده بکنند."

 

این نهاد تاکید می ورزد که افغانستان در میان شانزده کشوری قرار دارد که آماده گی های لازم را برای مبارزه با پیامدهای ناگوار تغیرات اقلیمی ندارد و عدم موجودیت برنامه های خاص برای پیشگیری از اثرات گرمایش زمین می تواند نسل های آینده در کشور را با مشکلات جدی روبرو سازد.

 

از سوی هم، مسولان اداره ملی حفاظت از محیط زیست می گویند که دولت افغانستان از شش سال بدین سو، میکانیزمی ویژۀ را برای مبارزه با تغییرات اقلیمی در کشور در نظر گرفته است و این کار با همکاری متخصصان داخلی و خارجی به پیش می رود.

 

غلام محمد ملک یار، معین حرفه یی اداره ملی نگهداری ازمحیط زیست در این رابطه چنین اظهار داشت:"متخصصینی که خود ما داریم با همکاری متخصصینی که بعضی اوقات ضرورت میشه از بیرون کشور طلب میکنیم مشرکا سر این موضوع کار نمی کرد."

 

با این همه، شماری از متخصصین محیط زیست در کشور استفاده از فن آوری و ظرفیت سازی در این بخش را برای مبارزه با اثرات گرمایش زمین مهم می دانند.

 

ناصر صدیقی ، کارشناس امور توسعه پایدار گفته است:"چقدر فن آوری و ظرفیت سازی در افغانستان صورت بگیره و منابع تمویل ازی بری افغانستان باید مشخص شود و تعیین شود که افغانستان را در امر مبارزه با پدیده تغییر اقلیم کمک و همکاری نماید."

 

ضیا مبلغ ،آگاه امور محیط زیست گفته است:"گرمایش زمین هم عوامل فوق العاده کشنده برای انسان و برای طبیعت و برای جانوران دارد. اگر با این روند افزایش گازها صورت بگیرد ما به زودی شاهد خواهیم بود که سه تا چهار برابر زمین گرم خواهد شد و گه گرمایش زمین پیامد فوق العاده کشنده را برای انسان و برای طبیعت و جانوران خواهد داشت."

 

به باور آگاهان اگر افغانستان آماده گی های لازم را درکار مبارزه با تغییران آب و هوا نداشته باشد، این کشور از تغییرات آب و هوا در جهان سخت آسیب خواهد دید.

 

این در حالیست که شهر پاریس هفته آینده میزبان یک نشست بین المللی در مورد گرمایش زمین خواهد بود. قرار است کشورهای اشتراک کننده در این نشست تعهداتی را در رابطه به کاهش تولید گازهای گل خانه ای از خود نشان دهند.

 

به باور آگاهان اگر افغانستان آماده گی های لازم را درکار مبارزه با تغییرات آب و هوا روی دست نگیرد، این کشور از تغییرات آب و هوا در جهان سخت آسیب خواهد دید.

 

 گرفته شده از سایت: https://www.tolonews.com